سلام ! دیروز رفته بودم باشگاه .... خیلی خوش گذشت... همیشه تو باشگاه خوش میگذره ... کلی خندیدیم .... دوتا از دوستام عقد کردن ... یکیشون شهریور عروسیشه .... همین که شهریور عروسیشه خیلی بچه ی باحالیه ... خلاصه راجع به مسایلی حرف زد که منشوریه نمیشه گفت!!!!... ولی خیلی حال داد ....!!!!!! چندتا از مامانای دوستام هم اونجا بودن و با ما میگفتن و میخندیدن .....وااااااااااای که چه مامانای باحالی بودن ولی وقتی اومدم خونه یکم به ماجراهای دیروز فکر کردم ..... یه چیز آزارم میداد ... خوش به حال دوستام ..... همه ی مامانای دوستام بلاخره به یه نحوی باحالن .... حداقلش دیگه تو یه چیز پایه ان ..... اما مامان من ................................................... به پای حسودی نذارینا .... من انقد بدبختی دارم که وقت حسادت ندارم ! آخه چه قدر یه آدم میتونه بدبخت باشه هـــــــــــــــــــــــــــــــان ؟؟؟؟؟؟؟.................. مگه من چه گناهی کردم که باید یه همچین آدمایی گیرم بیاد ؟..... همه رو که مینگرم هیچ کدوم از بچه هایی که باهاشون دوستم اصلا ننه ابابشون یه ذره هم مث ننه بابای من نبودن .... من دوست زیاد دارم و هرجا میرم با همه مچ میشم ..... ولی خب وقتی میبینم که همشون یه حرفی واسه گفتن دارن و فقط وفقط منم که لال مونی گرفتم چه کنم ؟........... آخه من انگیزه ای هم واسه زنده بودن ندارم ....... چرا دارم تحمل میکنم خودمم نمی دونم ؟!؟!؟!؟!؟؟............... نظرات شما عزیزان:
ما بدهکاریم به یکدیگریم ..//
و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ..// ناگفته هایی که پشت دیوار غرورمان مانده ..// و آنها را بلعیدیم و بیان نکردیم ..// تا نشان دهیم که منطقی هستیم ..//
سلام گلم ممنون که بهم سر زدی اگه موافقی تبدیل لینک کنیم منو با اسمه وبلاگ عاشقانه لینک کن بعد بهم خبر بده با چه اسمی لینکت کنم ممنون بابای
![]()
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم نیمه شعبان مبارک روژین
![]() ساعت13:30---9 تير 1391
تو زنده ای چون آدمایی که تو رو دوست دارن و دوست داری و حاضر نیستی اونا رو از دست بدی...
مثلا من....تو حاضری منو از دست بدی؟؟؟؟ د ن د..... پس حاضری سختی ها رو تحمل کنی تا پیش ما باشی....پدر و مادر تومشکل خاصی ندارن فقط زیادی برادر اسلام اند.... خب تو اینجوری نیستی واسه همینم عذاب میکشی....اما بدون خییییلی ها شرایط تو رو دارن....شاید هم بدتر........یه دختره واسم ای میل زده و داستان زندگیش رو گفته بزودی میذارمش تو وبم بیا بخون اون موقع میفهمی که تهنا نیستی..... حالا بگو ببینم...چرا خاموشی؟؟؟؟؟(الان ساعت13:46 است) روشن شو ببینم....زود
تو زنده ای چون آدمایی که تو رو دوست دارن و دوست داری و حاضر نیستی اونا رو از دست بدی...
مثلا من....تو حاضری منو از دست بدی؟؟؟؟ د ن د..... پس حاضری سختی ها رو تحمل کنی تا پیش ما باشی....پدر و مادر تومشکل خاصی ندارن فقط زیادی برادر اسلام اند.... خب تو اینجوری نیستی واسه همینم عذاب میکشی....اما بدون خییییلی ها شرایط تو رو دارن....شاید هم بدتر........یه دختره واسم ای میل زده و داستان زندگیش رو گفته بزودی میذارمش تو وبم بیا بخون اون موقع میفهمی که تهنا نیستی..... حالا بگو ببینم...چرا خاموشی؟؟؟؟؟(الان ساعت13:46 است) روشن شو ببینم....زود |
About![]()
یکی محبت میکنه و یکی ناز میکنه ! اونی که ناز میکنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت میکنه همیشه تنهای تنهاست....!
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 9575
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 45
تعداد آنلاین : 1